Wednesday, June 2, 2010

جیک جیک

به تازگی توئیتر رو کشف کردم و این روزا سرم با اون گرمه و چیزی که بیشتر از همه جذبم می کنه، خاصیت رَندام بودنشه، یعنی اینکه چون من از دوست و رفقا احدی رو اونجا نمی شناسم، همینطوری هی رو عکس آدما کلیک می کنم و می خونم و می خونم و هی از یه صفحه می پرم به یه صفحۀ دیگه تا یکی رو که توئیتهاش خیلی بهم می چسبه نشون کنم و دنبالش کنم. فعلاً دنبال یه سری آدم از آمریکا و اسپانیا و ایرانم و کِرمم گرفته یه توئیت کنندۀ باحال از افغانستان پیدا کنم؛ می خوام از یه نگاه تازه –فرای اخبار تخمی و تکراری– افغانستان رو ببینم.


پ.ن.: تو رو خدا ببین جملۀ اول این پست چه دراااااااااااااااااااااااازه! نه، این مشکل من به این سادگیها حل شدنی نیست، حالا هرچقدر هم که همه هی سرکوفت بزنن و جمله های منو بچینن و کوتاه کنن و هی من جمله ها رو بالا پایین کنم... فکر کنم این مرض از آقا امام راحل به من منتقل شده باشه!! زکی شانس!




چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۹

No comments: