Tuesday, March 2, 2010

اسباب کشی

امروز برای دومین بار تو ۸ ماه گذشته اسباب کشی کردیم.

کلاً اسباب کشی کار پرزحمت و معذبیه. آدم تو موقعیتی قرار می گیره که مجبور میشه از خیلی از چیزای مورد علاقه اش صرفنظر کنه و دور بریزتشون (یا به خاطر اینکه اون چیزمیزا ارزش هزینۀ بالای اسباب کشی رو ندارن یا به خاطر کمبود جا تو خونۀ تازه). البته این جا به جایی یه حُسنی هم داره و اونم اینه که کلی تمیزکاری می کنی و از شرّ خرت و پرتهای به دردنخور راحت میشی... چیزی تو مایه های یه خونه تکونی دوره ای.

این جابه جایی برامون یه جور ریسکه. همه چیز رو جمع کردیم و برنامه امون اینه که کوچ کنیم و بریم یه شهری اون سر کشور، بدون اینکه هنوز خونه یا شغل مشخصی اونجا داشته باشیم. البته روش حسابی فکر و مطالعه کردیم و یه برنامه ای هم داریم که شامل جاهای ممکن برای زندگی و مقدار پولی که می تونیم برای اجاره خرج کنیم و راه فرار در صورتی که همه چیز بد از آب دربیاد (Plan B) میشه! روی هم رفته هردو امیدوار، یه مقداری نگران و کلی ذوق زده ایم و دلمون برای زندگی تو یه شهر بزرگ و تمامی برنامه های جورواجوری که میشه اونجا داشت، تنگ شده. البته به احتمال زیاد با مقدار پولی که داریم جایی تو حومۀ شهر خونه خواهیم گرفت، ولی بازم زندگی در فاصلۀ ٣۰ کیلومتری از یکی از جالبترین و قشنگترین شهرهای دنیا، خیلی خیلی عالیه.

کوچ شنبه بعدازظهر انجام خواهد شد و قبل رفتن اومدیم به تنها مادربزرگ من سر بزنیم، چون برنامه داره بره ایران و من هیچ نظری ندارم که دفعۀ دیگه کی و کجا همدیگرو خواهیم دید.


سه شنبه ۱۱ اسفند ۱٣۸۸

2 comments:

Anonymous said...

safar be kheyr o salamat.

SnowNotes said...

مرسی
:)