امروز، دوم نوامبر ۲۰۱۰، روز انتخابات میاندورۀ آمریکا است که اهمیت خیلی زیادی داره، چون تعیین میکنه که از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، کدوم یکی کنترل کنگرۀ آمریکا رو در دست خواهد گرفت (حزبی که پس از رأیگیری و شمارش آرا تعداد اعضاء بیشتری در کنگره داشته باشه).
علاوه بر این، مردم ساکن ایالتهای مختلف برای تعیین مواردی خاص در ایالتهاشون هم رأی خواهند داد. یکی از اون موارد در ایالت کالیفرنیا قانونی کردن ماریجوانا است (Proposition 19) که اگر رأی بیاره و تصویب بشه، براساس اون هر فرد بالای ۲۱ سال میتونه به مقدار ۲۸٫۵ گرم (معادل ۱ اونس) ماریجوانا برای مصرف شخصی به همراه داشته باشه و در مکانهای غیر عمومی مثل محل سکونتش یا مکانهایی عمومی که دارای مجوز برای مصرف ماریجوانا باشن، مصرف کنه و پلیس کالیفرنیا برخوردی باهاش نخواهد کرد. قانون فعلی به این صورته که فقط افرادی که به خاطر بیماری یا شرایط جسمیشون و به عنوان مصرف دارویی نیاز به ماریجوانا دارن، می تونن به مراکز مخصوص مراجعه کنن و با تشخیص دکتر کارت مخصوصی براشون صادر میشه که با اون میتونن علف دریافت کنن.
نکتۀ جالب در اینه که اگرچه بعد از تصویب شدن این قانون پلیس کالیفرنیا با مصرفکنندگان ماریجوانا کاری نخواهد داشت، ولی پلیس فدرال آمریکا که تحت قوانین کشوری فعالیت میکنه، همچنان میتونه افراد رو تحت پیگرد قانونی قرار بده، چون که در قوانین کشوری در اختیار داشتن و مصرف ماریجوانا غیرقانونیه.
مردم ایالت کالیفرنیا نسبت به این مورد قانونی کردن ماریجوانا نظرات مخالف و موافقی دارن، ولی به نظر من مجاز دانستن مصرف و در اختیار داشتن ماریجوانا از لحاظ قانونی، در واقع یکجور احترام به آزادی فردی هر شخص، به شعور هر شخص و به قدر تشخیص فردیه. یعنی اینکه هر آدمی خودش انقدر شعور و درک و فهم داره که شخصاً تصمیم بگیره با بدن خودش چیکار میخواد بکنه، میخواد ماریجوانا بکشه و های باشه و چت بزنه یا اینکه نه، تشخیص میده اینکار براش خوب نیست و انجامش نمیده.
اینکه دولت چیزی رو ممنوع اعلام بکنه و براش مجازاتهای سنگین تعیین بکنه، هیچوقت جلوی انجام اونکار رو توسط مردم نگرفته. مثلاً در ایران توزیع و مصرف مشروبات الکلی خب طبیعتاً ممنوعه، ولی هرکسی که میخواد مشروب بخوره، فروشندهاش رو خیلی راحت پیدا میکنه و مشروبش رو گیر میاره، تازه اونم انواع و اقسام مختلف. تازه به نظر من این غیرقانونی کردنش بدتر هم هست، چون کنترلی روی تولیدش وجود نداره و اینطوری میشه که عرق سگی و انواع مشروبهای دستساز تولید میشن و بعد خب، طبیعتاً یه تلفاتی هم داده میشه، مثل آدمایی که با خوردن عرق سگی کور شدن. تازه تجربۀ شخصی خود من اینجوری بوده که تو ایران که مشروب ممنوعه، من خیلی بیشتر حرصش رو زدهام و خیلی بیشتر مشروب خوردهام تا اینجا که انواع مختلف مشروب به وفور در دسترسه و وجودش برام کاملاً عادی شده.
این مسأله در هر موردی صادقه. اینکه دولت ایران برای مردم تصمیم میگیره چه جور لباسی بپوشن و با چه سر و ظاهری در مکانهای عمومی ظاهر بشن، چی نخورن یا چی مصرف نکنن، با کی بگردن و با کی نگردن، به چی گوش ندن یا چی تماشا نکنن، هیچکدوم اینا جلوی اونی رو که میخواد سکسی و تحریکآمیز لباس بپوشه، اونی رو که میخواد مشروب بخوره، اونی رو که میخواد تریاک یا حشیش یا چیزای دیگه بکشه، اونی رو که میخواد موزیک متال یا پاپ گوش بده یا اونی که میخواد فیلم پرنو نگاه کنه رو نگرفته و نخواهد گرفت... این قوانینی که به ظاهر به خاطر مصلحت مردم تصویب میشن و به اجرا درمیآن، در عمل از یک طرف قدرت میدن به مجراهای غیرقانونی و قاچاقچیها و بازار سیاه و از طرف دیگه آدمها رو بیشتر کنجکاو میکنن نسبت به همۀ اون میوههای ممنوعه...
پانوشت: این طرح Proposition 19 برای قانونی کردن ماریخانم به تصویب نرسید. اینطور که پیداست هنوز اکثریت کالیفرنیائیها ترجیح میدن قانون حکم کلی رو صادر کنه تا اینکه تکتک افراد شخصاً تصمیمگیری کنن. البته از یه دید دیگه هم اگه به قضیه نگاه کنیم، مردم معتقدن که این تصمیم خوبی برای ایالتشون نیست و بیمسئولیتی افراد در قبالش ممکنه عواقب بدی به دنبال داشته باشه. ولی حرف من هنوز همونه که اگه کسی بخواد سیگاری بکشه، کار خودش رو میکنه و قانونی یا غیرقانونی بودنش خیلی تأثیری در تصمیمش نخواهد داشت.
علاوه بر این، مردم ساکن ایالتهای مختلف برای تعیین مواردی خاص در ایالتهاشون هم رأی خواهند داد. یکی از اون موارد در ایالت کالیفرنیا قانونی کردن ماریجوانا است (Proposition 19) که اگر رأی بیاره و تصویب بشه، براساس اون هر فرد بالای ۲۱ سال میتونه به مقدار ۲۸٫۵ گرم (معادل ۱ اونس) ماریجوانا برای مصرف شخصی به همراه داشته باشه و در مکانهای غیر عمومی مثل محل سکونتش یا مکانهایی عمومی که دارای مجوز برای مصرف ماریجوانا باشن، مصرف کنه و پلیس کالیفرنیا برخوردی باهاش نخواهد کرد. قانون فعلی به این صورته که فقط افرادی که به خاطر بیماری یا شرایط جسمیشون و به عنوان مصرف دارویی نیاز به ماریجوانا دارن، می تونن به مراکز مخصوص مراجعه کنن و با تشخیص دکتر کارت مخصوصی براشون صادر میشه که با اون میتونن علف دریافت کنن.
نکتۀ جالب در اینه که اگرچه بعد از تصویب شدن این قانون پلیس کالیفرنیا با مصرفکنندگان ماریجوانا کاری نخواهد داشت، ولی پلیس فدرال آمریکا که تحت قوانین کشوری فعالیت میکنه، همچنان میتونه افراد رو تحت پیگرد قانونی قرار بده، چون که در قوانین کشوری در اختیار داشتن و مصرف ماریجوانا غیرقانونیه.
مردم ایالت کالیفرنیا نسبت به این مورد قانونی کردن ماریجوانا نظرات مخالف و موافقی دارن، ولی به نظر من مجاز دانستن مصرف و در اختیار داشتن ماریجوانا از لحاظ قانونی، در واقع یکجور احترام به آزادی فردی هر شخص، به شعور هر شخص و به قدر تشخیص فردیه. یعنی اینکه هر آدمی خودش انقدر شعور و درک و فهم داره که شخصاً تصمیم بگیره با بدن خودش چیکار میخواد بکنه، میخواد ماریجوانا بکشه و های باشه و چت بزنه یا اینکه نه، تشخیص میده اینکار براش خوب نیست و انجامش نمیده.
اینکه دولت چیزی رو ممنوع اعلام بکنه و براش مجازاتهای سنگین تعیین بکنه، هیچوقت جلوی انجام اونکار رو توسط مردم نگرفته. مثلاً در ایران توزیع و مصرف مشروبات الکلی خب طبیعتاً ممنوعه، ولی هرکسی که میخواد مشروب بخوره، فروشندهاش رو خیلی راحت پیدا میکنه و مشروبش رو گیر میاره، تازه اونم انواع و اقسام مختلف. تازه به نظر من این غیرقانونی کردنش بدتر هم هست، چون کنترلی روی تولیدش وجود نداره و اینطوری میشه که عرق سگی و انواع مشروبهای دستساز تولید میشن و بعد خب، طبیعتاً یه تلفاتی هم داده میشه، مثل آدمایی که با خوردن عرق سگی کور شدن. تازه تجربۀ شخصی خود من اینجوری بوده که تو ایران که مشروب ممنوعه، من خیلی بیشتر حرصش رو زدهام و خیلی بیشتر مشروب خوردهام تا اینجا که انواع مختلف مشروب به وفور در دسترسه و وجودش برام کاملاً عادی شده.
این مسأله در هر موردی صادقه. اینکه دولت ایران برای مردم تصمیم میگیره چه جور لباسی بپوشن و با چه سر و ظاهری در مکانهای عمومی ظاهر بشن، چی نخورن یا چی مصرف نکنن، با کی بگردن و با کی نگردن، به چی گوش ندن یا چی تماشا نکنن، هیچکدوم اینا جلوی اونی رو که میخواد سکسی و تحریکآمیز لباس بپوشه، اونی رو که میخواد مشروب بخوره، اونی رو که میخواد تریاک یا حشیش یا چیزای دیگه بکشه، اونی رو که میخواد موزیک متال یا پاپ گوش بده یا اونی که میخواد فیلم پرنو نگاه کنه رو نگرفته و نخواهد گرفت... این قوانینی که به ظاهر به خاطر مصلحت مردم تصویب میشن و به اجرا درمیآن، در عمل از یک طرف قدرت میدن به مجراهای غیرقانونی و قاچاقچیها و بازار سیاه و از طرف دیگه آدمها رو بیشتر کنجکاو میکنن نسبت به همۀ اون میوههای ممنوعه...
پانوشت: این طرح Proposition 19 برای قانونی کردن ماریخانم به تصویب نرسید. اینطور که پیداست هنوز اکثریت کالیفرنیائیها ترجیح میدن قانون حکم کلی رو صادر کنه تا اینکه تکتک افراد شخصاً تصمیمگیری کنن. البته از یه دید دیگه هم اگه به قضیه نگاه کنیم، مردم معتقدن که این تصمیم خوبی برای ایالتشون نیست و بیمسئولیتی افراد در قبالش ممکنه عواقب بدی به دنبال داشته باشه. ولی حرف من هنوز همونه که اگه کسی بخواد سیگاری بکشه، کار خودش رو میکنه و قانونی یا غیرقانونی بودنش خیلی تأثیری در تصمیمش نخواهد داشت.
6 comments:
be nazar man ageh marijuana azad besheh khili az javoon haieh amrica bad bakht mishan . nemoonash bacheh haiee to colloge hastan ya harki digeh ,daghighan misheh eineh sigar . masalan alan az har sigariee beh porsi sigar khoobeh ya bad migeh khoob nist . vali baz dareh sigararo mikesheh . dorooz digeh in ro ham keh azad konan har ki ro mibini dareh marijuana mikesheh . dalilam barat miareh keh mikhad badbakhti hasho faramoosh koneh . omidvaram reai niareh .
ahan rasti tabrik migam dari update mishi nam nam .
:)
با نظرت موافق نیستم مدئا جان. همۀ اون بچههای دانشگاهی که میخوان ماریجوانا بکشن، مطمئن باش که این کارو همین الانش هم که غیرقانونیه انجام میدن... تازه باز به نظر من ماریجوانا از چیزایی مثل کوکائین یا هروئین یا حتی مشروب خیلی بهتره، چون اولاً که یه گیاهه و طبیعیه و دوماً که اعتیاد نداره یا مثل الکل یا مواد مخدر مصرف زیادش خطرناک نیست و باعث
overdose
نمیشه. کسی هم که سیگار میکشه و ناراضیه و میگه بده، اگه خودش بخواد میتونه ترک کنه، اینا بهانه است. من آدمایی سیگاری زیادی رو دیدم که ترک کردن و سالهاست که دیگه سیگار نمیکشن یا آدمای زیادی هستن که با اینکه سیگار آزاده، هیچوقت طرفش نرفتن. الکل هم که خیلی خطرناک تره، آزاده و آدمها خودشون مختارن که حد خودشون رو بدونن و آدمایی هستند که اصلاً مشروب نمیخوردن و در مقابل آدمایی هم هستند که الکلی اَن. اینکه قانون بزنه تو سر آدما و بگه چیکار بکن و چیکار نکن، جلوی انجام اون عمل رو نمی تونه بگیره و کاری از پیش نمیبره، البته حالا که در هر حال این قانون تصویب نشد، ولی کلاً تجربۀ جالبی میبود
ممنون از این شرح به تفصیل بلاد کفر
خواهش میکنم. البته به نظر من بحث اون دسته از قوانین دست و پاگیری که قدرت انتخاب رو از افراد میگیرند و آزادی فردی رو محدود میکنند، فقط مختص آمریکا نیست
حرف حساب
Post a Comment