پاییز بالاخره به اینجا هم رسید...
با ابرهای قلنبۀ خاکستری، و آسمون گرفته و تاریک، و باران ریز و نمنم
و بدون برگهای زرد و قرمز که با بادی از درخت بیفتن و صدای خشخششون زیر قدمهای عابرا منو یاد پاییز تهران و برگشتن از مدرسه و پارک قیطریه بندازه...
ولی نه! درختهای اینجا همچنان زنده و شاداب سرجاهاشون ایستادن و در سرهای سبزشون قصد هیچگونه برگریزی و خزانی نیست.
وه! من به پاییز سبز هیچ عادت ندارم...
شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹
با ابرهای قلنبۀ خاکستری، و آسمون گرفته و تاریک، و باران ریز و نمنم
و بدون برگهای زرد و قرمز که با بادی از درخت بیفتن و صدای خشخششون زیر قدمهای عابرا منو یاد پاییز تهران و برگشتن از مدرسه و پارک قیطریه بندازه...
ولی نه! درختهای اینجا همچنان زنده و شاداب سرجاهاشون ایستادن و در سرهای سبزشون قصد هیچگونه برگریزی و خزانی نیست.
وه! من به پاییز سبز هیچ عادت ندارم...
نمایی از پارک قیطریه، عکس از ارشیا دلاور
شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹
1 comment:
in ja derakhtashoon mesleh taghvimeshoon torkeh .
Post a Comment